مجردی درد نیست

 

با سلام

شاید این مطلبی که امروز می نویسم ضد حرف های یک سال پیش من باشد

بالاخره عقل انسان ناقص است و با بدست آوردن تجربه کامل می شود

من در یک سالی که گذشت متوجه شدم کسی که مجرد است وقت این را دارد تجربه کسب کند ... وقت مطالعه دارد که برای آینده اش چه تدابیری باید بیاندیشد ... این فرصت را دارد تا در مورد جنس مخالف اطلاعات به دست آورد ...

تحصیلاتش را به جایی برساند ... شغلی کسب کند و ...

البته در مورد کسانی، ازدواج بدون شرایط فوق اتفاق می افتد و با این حال در تمامی مراحل زندگی شان موفق نیز هستند ...

به این حالت استثناء می گویند ...

من اکثر مطالبی که در قالب "درد مجردی" در پست های گذشته ام می نوشتم را واقعا قبول دارم فقط از اینکه اسم آنها را گذاشته ام "درد مجردی" ناراحتم...

به دلیل اینکه مجردی درد نیست، شاید برای بعضی ها که بدون شناخت وارد زندگی شوند "درد متاهلی" ایجاد کند ...  

پ ن نازنین پسر : در انتها فقط می خواستم بگویم بیاییم با خودمان رو راست باشیم یعنی هر موقع به پختگی مناسب برای ازدواج دست یافتیم اقدام به این کار کنیم.


در شب های با عظمت قدر من را هم از دعای خیرتان فراموش نکنید...