نازنین پسر

ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته ای

نازنین پسر

ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته ای

{ ویترین }

  

 * دوستان گرامی این طراحی رو برادران نیروی انتظامی زحمتشو کشیدن ... ولی خدائیش عجب نقاشی کرده این برادر ... * 

دل نوشت:

راستش خیلی اوقات که تو خیابون راه می رم و می بینم که ماشینا وای میستن و برای دخترای جوون بوق می زنن ... اعصابم به هم می ریزه ...  

 

شاید خیلی از کسانی که با این سر و وضع می یان بیرون برای خودشون توجیهاتی داشته باشن ... مثلا یه سریا می گن برای تمیزی و یه سری دیگه می گن برای خوش تیپی ...  

ولی من می گم اگه واقعا هم خانما از این کارشون منظوری نداشته باشن، بازم آقایونی وجود دارند که نگاه ناپاک داشته باشن و بخوان ... 

 

طرح سوال: 

پس اینجا این سوال مطرح می شه که 

چرا خود را ویترین نگاه دیگران کنیم؟ 

 


 

پ ن نازنین پسر: 

 

۱- میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) بر شما عزیزان مبارک. 

 

۲- در لیالی قدر اگر حال خوشی شما را دست داد مرا هم دعا بفرمائید. 

 

 

نظرات 36 + ارسال نظر
http://hofop.blogsky.com/ پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:11 ب.ظ

حرف یه عمر دل من و زدی
واقعل چرا؟

سلام گرامی

حرف دل رو باید زد ...

مریم پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:19 ب.ظ http://www.cassper.blogsky.com

سلام

واییییییییییییییییییی٬گل گفتی بخدا. واقعا منم حرص میخورم. چرا دخترا اینقدر بی ارزش شدن که ویترین نگاه های ناپاک میشن؟



با تبادل لینک موافقی؟

سلام گرامی

حرص خوردن نداره ... اونا دارن گناه می کنن ... فقط متاسفانه ممکن خیلی ها رو هم به گناه بندازن

n.shz جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:04 ق.ظ http://www.bargesabz72.blogfa.com

salaam mamnun az matlabe jalebe tun

امین جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:18 ق.ظ

به نظرم می تونه کم بوده توجه باشه واسه جونامون!!
چون برای پسرا تند رفتن با ماشین 1 جور جلبه توجه!!!

سلام امین جووون

بله درسته ... کمبوده ولی آخه این راهش نیست ... به قیمت نابودی فرهنگ جامعه!!!!

سدنا جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:58 ب.ظ http://age18.blogsky.com

میتونم بپرسم معنی دموکراسی چیه؟
شما میشینین درباره دیگران نظر میدین ؟تصمیم میگیرین؟
هر کسی آزاده با هر قیافه ای بیاد بیرون.این شمایید که تصمیم میگیرید چه شخصیتی داشته باشید و چه عکس العملی نشون بدید.اگه سرت رو انداختی پایین و بهش بها ندادی ارزش پیدا میکنی.اگه نتونستی خودت رو کنترل کنی پس فرقی با حیوون نداری پس بهتره در همون گندی که هستی بمونی.
شما میگیدباید به مردم نظر خودمون رو تحمیل کنیم و زمینه اشتباه رو حذف کنیم بعد دچار اشتباه نشیم .پس چرا اسم ما انسانه؟
شاید یکی خواست شخصیت منفی داشته باشه فکر میکنید با زور میشه اون رو منع کرد.
خدا که همه چیزه جهانه به همه ما اختیار داده .شما چه حقی برای خودتون قائل هستید که به همونی که اون مختارش کرده زور بگید؟اختیارش رو بگیرید؟؟؟؟
نیروی انتظامی هم اشتباه کرده این پوستر رو کشیده .این توهینی واضح به همه ماست
اگه نظرم رو تایید نکنی اشکالی نداره ولی ایمیلم رو گذاشتم اگه جوابی داشتی بفرستس.

اولا ادب نداری سلام بدی ؟؟؟ سلام

بعدا همون چیزی که شما اسمشو می ذارید دموکراسی به من اجازه می ده این مطلب رو بنویسم

بعدشم کی گفته خدا اختیار داده که هر کی خواست هر غلطی بکنه و بعد هم بگه خدا اختیار داده !!!

خدا اختیار داده بله ولی قراره از این اختیار جواب بکشه !!!

همون جوری که شما بی قید و بندا با این حرفا بهتون توهین می شه به من و امثال من با این نوع پوشش شما !!!

من نظر کسی رو بایکوت نمی کنم ... چون از شخصیتم به دوره ...

توت فرنگی جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:46 ب.ظ http://tootneveshte.blogsky.com/

سلام
این روزا دیگه فقط برای اینجور دخترا بوق نمی زنند...اگه توجه کنید هر دختری با هر تیپی منتظر ماشین باش بوق می زنند و حتی نگه می دارن...تیپه چادری...با مقنعه...با روسری...با آرایش...بی آرایش...اینم نتیجه افراط و تعصب اسلامی ببینید چی در اومد این جامعه...

سلام

بله قبول دارم ... این از ضعف جوونای ماست ... ولی متاسفانه توی چادری ها ما هم آدمایی که مشکل دارن کم نیست ...

parazit شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:10 ق.ظ

سلام ! دو نسل قبل و حتی نسل قبل از ما کارهایی فراتر از سنشون انجام دادن ولی نمی دونم چرا به بچه های خودشون این فرصت ها رو نمی دن،فکر می کنم بعضی از جوونا خودشون رو به نمایش می ذارن تا بگن ما هم هستیم،یه جور لجبازی.یه دلیل دیگه هم هست اون هم نداشتن عزت نفسه،کمبود محبت و توجه.ولی یادمون باشه نباید همه رو با یه چوب زد،این روش زندگی بعضی از خانواده هاست و واقعا منظوری از این کارشون ندارن(اگر باهاشون صحبت کنین به این نتیجه می رسین)
کسانی که عزت نفس ندارند اسم ذلت و اهانت را درک نمی کنند ولیکن صاحبان عزت نفس با یک سخن کوتاه و یا یک کلمه ملول و متاثر می شوند. ارسطو

parazit شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:25 ق.ظ

سلام مجدد ! من یه سوالی داشتم شما این سوژه های وبلاگتون رو تصادفی انتخاب می کنین؟ اگه سوژه هاتون مشکلات این نسله من یه سوژه دارم.شما از اعتماد افراد در ازدواج نوشتید ولی از اعتماد بین اعضای خانواده نه .اعتماد پدر و مادر به فرزندشون.این مشکلیه که خیلی از خانواده ها دچارش هستن.

سلام گرامی

راستش این موضوع رو در پست فاصله ها مورد بررسی قرار دادم ... ولی اگه باز هم مجالی بشه مورد بررسی قرار می دم ...

دکترسیدمیثم شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:02 ق.ظ

سلام آقا رضا
مطلبت جالب بود ولی جالبتر از اون این جوابی بود که به این وبگرد دادی!
حضرات یک سری مزخرفات بی سر وته زیر چتر دموکراسی درست کردن تا هروقت یه بنده خدایی از باب امر به معروف ویا نهی از منکر یا حتی دردودل و دل نوشته خواست مطلبی مطرح کنه با چماق دموکراسی آنچنان بر فرق سرش بکوبند که از حرف زدن پشیمان بشه!

نمیدونم تو جوامع لائیک این موجودات اینقدر آزادی دارن که تو کشور مسلمان وشیعه مذهب ما دارن یا نه بعضی وقتا این قضیه لا ابالی گری که هیچ مساءل شرعی و واجبات آنقدر راحت مورد تعرض قرار میگیره که در کشور مسلمان خودم احساس تنهایی می کنم مثلا روزه خواری که بعضی وقتا میبینم من خودم را دارم از انظار عموم دور میکنم (عموم روزه خوار البته) و اون بابا ککشم نمیگزه
اخه آدم ناحسابی اگه این دموکراسی که امروز داری نشخوار میکنی بخواد مقابل دستور دین من قد علم کنه که من نوعی ساکت نمیشینم تا هست ونیستمونو به باد بده
امروز دیگه کمتر کسیه که ندونه جملاتی که باکلمات ظاهر فریب آزادی و دموکراسی زینت داده شده اند یک راه فرار برای پاسخ به کثیف ترین غرایز حیوانیه
آقا رضا ببخشید یه کم تند شد ولی این آدما (؟) لایق بدتر ازاینان...

سلام سید جان

خون خودتو کثیف نکن

آقا محسن شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:22 ق.ظ http://ethics.blogfa.com

سلام

شرمنده ام که نیستم...

بدترین هفته ی زندگیم (تا این لحظه) در بدترین سال زندگیم (تا به حال) رو دارم میگذرونم.

به اینترنت هم دسترسی نداشتم. فرصت سر خاروندن رو هم نداشتم. چه برسه به نت گردی و وبلاگ خونی !!!

اما ممنون که بهم سر زدید و نظر و ...

به هر حال، در مورد موضوعی که نوشتید:

بعضی آدمها، به خاطر خلأ احساسی و عاطفی که دارن، به شدت احساس نیاز به جلب محبت، در وجودشون هست و چون شناخت درستی از توانایی ها و استعدادهای خودشون ندارن، بهترین کار برای ابراز وجود و خودنمایی رو در انجام سریعترین راه ممکن می بینن. سریعترین راه در این مواقع، ظاهر نمایی و نمایش زیبایی های ظاهریشون هست.

این آدما یادشون می ره که زیبایی های ظاهری، گذرا و فانی هستن و خداوند استعدادها و زیبایی های درونی و معنوی بسیاری بهشون داده که با آشکار کردن اونها می تونن قشنگی های وجودیشون رو به همه نشون بدن.

این می شه که یه دختر خانم، با نمایش اندام و چهره و موها و با نازک کردن صدا و حرکاتش، قصد جلب نظر دیگران رو داره و با این کار می خواد نشون بده که وجود داره و زنده است و تأثیرگذار هستش. این حس تأثیرگذار بودن، چیزیه که هر جوونی دوست داره اطرافیانش نسبت بهش داشته باشن.

یا یه آقا پسر، با سیگار کشیدن و بلند صحبت کردن در جمع و به کار بردن الفاظ "تابو" و مدل موی آن چنانی و ... دقیقا سعی در همین کار رو داره.

این آدما اگر بدونن چه قشنگی هایی در وجودشون نهاده است و خداوند چه نعمتهایی بهشون داده که می تونن با بروز دادنشون خودشون رو به تمام دنیا اثبات کنن، دیگه نیازی ندارن که ویترین دیگران باشن ...

کاری که از دست مل بر میاد، اینه که بهشون نشون بدیم چه توانایی ها و ویژگی های منحصر به فردی در وجودشون هست تا با نمایش اونها، این حس ابراز وجود رو بتونن ارضا بکنن.

موفق باشید.

محسن

سلام

خواهش می کنم

خوشحالم به وبلاگم سر زدید

بله کاملا موافقم با شما .... ولی متاسفانه خیلی اوقات جوونا می دونن کارشون اشتباهه ولی از سر لج بازی این کارو انجام می دن ...

توت فرنگی شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:56 ق.ظ http://tootneveshte.blogsky.com/

سلام
موافقم تا تک تک آدما رو نتونیم درست کنیم جامعه درست نمی شه هر چقدر هم که بگیرو ببند بذاریم...
راستی سو تفاهم نشه من همه نظرات شما رو میذارم روی وبلاگم...اگه دیر شد ببخشید یه مشکل فنی پیدا کرده بود وبلاگم

سلام

خواهش می کنم

محمد شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ق.ظ

انسان آزاده که هر جور دوست داره زندگی کنه
و همین آزادی به عمل خوب درست میده

مروارید عرفان شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:16 ب.ظ http://sadafe-darya.blogfa.com

سلام دوست عزیز وگرامی

متاسفانه بعضی از دختر خانمها که خود را با ظاهری جلف در معرض دید همگان میگذارند . هدفشان همان جلب توجه و نگاه دیگران است .

دختری که با متانت و سادگی خود را بیاراید بمراتب از احترام و توجه بیشتری برخوردار خواهد بود .

عده ای هم ممکن قصد لجبازی داشته باشند .

شاد و سلامت باشی .

تینا شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:14 ب.ظ

سلام گل پسر
خوبید ممنون که خبرم کردی
دو این که من دیدم خیلی درباره ازدواج مطلب نوشتی و داری زیاد سخت می گیری و مجبور شدم اون توصیه رو بدهم وگرنه ما که کاره ای نیستیم بخیل هم نیستیم
سه این که خوب شد از بازه ازدواج و طلاق و اونجور حرف ها در اومدی ولی چرا حالا گیر دادی به حجاب آخه حجاب که فقط برا خانوما نیست برا آقایون هم هست ولی ...
خوشحال می شم بازهم سر بزنید به ما
آهان راستی چه جنجالی شده تو نظرات دوستان

محبان فاطمه (س) شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:14 ب.ظ http://bidarie.blogfa.com

در معانی الاخبار از امیر مومنان(ع) نقل شده است که فرمود: رسول خدا(ص) به من فرمود:" یا علی آیا می‌دانی معنی شب قدر چیست"؟ عرض کردم" نمی دانم ای رسول خدا" فرمود" همانا خدای تعالی مقدر کرده است در آن شب هر چه را که باید تا روز قیامت بوده باشد و خواهد بود. پس در بین آنچه مقدر کرد ولایت تو بود و ولایت ائمه(ع) از فرزندان تو تا روز قیامت(به نقل از سوره قدر جایگاه ولایت ص 194)

تینا شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:19 ب.ظ

سلام دوباره
دوست گرامی امیدوارم از نوشته قبلی من ناراحات نشده باشید یک کمی لحنم شوخ بود امیدوارم ازش تلخی نگرفته باشید فقط خواستم بخندونمتون
موفق و شادکام باشید

افسانه شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:49 ب.ظ http://donyayesabzeman.persianblog.ir/

با سلام
فقط می توانم بگویم خدا همه را به راه راست هدایت کند ! به مانند همیشه سوال های خوبی مطرح می کنید در ضمن پست قبلی هم خواندم
باتشکر

سلام

خدا کنه !!!

یک بهانه شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ب.ظ http://yekbahaneh.blogfa.com

سلام بر جناب حبیبی عزیز

از گله مندی شما تعجب کردم !

چون به وبلاگ خود گاهی هر ۱۵ روز یکبار سرمی زنم

راستش در باره این پست نظری ندارم

کاش نظر دوستان را که در مورد موضوعی جویا می شوید پس از اتمام نظرات یک نتیجه گیری کلی کنید هنوز نتیجه نظرات پست قبلی مشخص نشده طرح مسئله دیگری را نکنید.

مثلا من نفهمیدم پست های قبلی که در مورد ازدواج بود ! بالاخره نتیجه چه بود ؟ شما از نظرات دوستان چه نتیجه ای گرفتید

اینطوری دوستان احساس وظیفه بیشتری می کنند و نظرات جامع تری را می دهند چون می دانند پس از آن نتیجه گیری خواهد شد

برایتان توفیق بیشتری را آرزومندم

ارادتمند

جوشقانی

سلام استاد گرامی

از پیشنهادتون ممنون

حتما اینکار را خواهم کرد

سعید مهران یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:36 ب.ظ

در هر صمیمیتی نیتی غیر از خدا و خدایی شدن باشد( از هر دو طرف!) آن رابطه ی دوستی بی شک یا به فساد و یا به سرخوردگی ات ختم خواهد شد. و این وعده ی خداست که فقط خدا می داند و فقط خدا می ماند.

حرام حرامست و حلال حلال. جمله ایست بدیهی اما گمنام و ناشناخته در عمل.

محرم محرم است و نا محرم نامحرم! چه اینجا چه آنجا...!!!

بازی با احساسات پاک و ارزشی جوانان و ایجاد دلبستگی کاذب برای آنها (خواسته یا ناخواسته)در قالب همکاری وبلاگی و چه و چه ...همان گمراه شدن و گمراه کردن است.

مصیبت نوین اینست که اگر همین الان شهدا-که زنده اند- دوباره به این دنیای مادی برگردند و در مقابل چشمان ما ( دوستان و یاران و همرزمان قدیمی) قرار بگیرند...یاد و خاطره ی حیرت اصحاب کهف-آن زمان که از غار بیرون آمدند و دگر تاب نیاوردند! و از خدا برگشتشان را خواستار شدند- زنده خواهد شد. مرام حاج همت ها در برخورد با دختر و پسر جوان چه بود؟ مرام آن عزیز نوجوان در رعایت محرم و نامحرم چه بود؟

او که ((به تو از فاطمه(س) اینگونه خطابست...))را برای آن خبرنگار بدحجاب خواند و او را ملزم به رعایت حجاب کرد!

مصیبت نوین این است که ما رعایت محرم و نامحرم را در دیدن و ندین خلاصه کرده ایم و یا اینکه اگر نگاه حرام نباشد یا حجابی در بین باشد پس قضیه تمام است. همه ی اینها هست اماپس تکلیف دلربایی های سایبری!!! (( زینتهن..))چه میشود؟!!

خدایا توفیقم ده که بدانم:

این حرام ، حرامست و آن حلال ،حلال. این محرم محرم است و آن نامحرم نامحرم.

و یاری ام کن با این توجیه سخیف:(( که زمانه تغییر کرده... و باید با زمانه پیش رفت...جوانند دیگر!!)) اعتقاداتم را به باد فنا نسپارم.

آمین.

سلام.موفق باشید. وبلاگ خوبی دارید.

محمود جودکی دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ق.ظ http://jodaki.blogsky.com/

سلام شرمنده من چند روزی اینترنت نداشتم ببخشید
مطالبت خوبه ولی به قول استادت باید نظرات را جمع بندی کنی البته خودم وقت این کار را ندارم
موفق و پیروز باشی

patina دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:32 ب.ظ http://patina.blogsky.com

سلام
مطلب قشنگتون و حرف حقی که پشتشه وادارم کرد بنویسم
از چیزی که فکر میکردم نمیشه ازش گفت و نوشت اما حالا که شما در جایگاه یه دانشجو ازش حرف زدید بزارید منم بزنم
دیشب شب نوزدهم بود شب قدر،نمیدونم آقای هاشمی نژادو میشناسین یا نه خلاصه اینکه جایی بودم که ایشون مراسم احیا رو اجرا میکردن
یه حرفی زدن که قلبمو سوزوند
گفتن به حرمت چادر خاکی مادرم زهرا خانما حجابتونو حفط کنید
این خیلی حرفه
منم خودم یه دخترم دانشجوی مهندسی صنایع هستم معتقد به حجاب و با پوشش چادر
نمیدونم
چی از ما که حجاب داریم کم شده که قراره با داشتن حجاب از خانمای طرفدار مثلا دموکراسی کم بشه؟
کافیه کلاشونو قاضی کنن و یه بار حقیقتا نگاهای آقایونو مقایسه کنن
یه خانم محجبه رو به دید احترام نگاه میکنن
یعنی جز این نمیشه
حتی فرد نامحترم مجبوره با یه خانم متین و متشخص درست برخورد کنه
ولی نگاها به یه خانم بد حجاب ...........
نمیدونم چی بگم؟
مگه اینکه خدای نکرده دنبال اون جور نگاها و جلبش به خودشون باشن
کاش لااقل این ماه رمضونو حرمت نگه داریم
کاش حرمت نگه داریم واسه اون خونهای پاکی که ریخته شد تا از ما به غنوان نوامیس جامعه مراقبت کنه
کاش میفهمیدیم
کاش پرده های غفلتمونو کنار میزدیم
علاوه بر همه این درد و دل ها
حجاب حرفی نیست که رو هوا باشه
دلایل عقلی و منطقی زیلدی داره
که هر خانمی بع فطرت خودش رجوع کنه میبینه اونارو میپسنده
از هر چیم که خدا بگذره از حق الناس نمیگذره بدحجابی حق الناس داره
و به قول شهید مطهری
اگر بی حجابی تمدن است پس حیوانات از همه ما متمدن ترند
کاش بدونیم خدا با حجاب به ما آزادی داده
چرا اسیر نگاهای ....بمونیم؟
بیایید آزاده باشیم
ببخشید که حرفام خیلی طولانی شد
ازتون متشکرم
اگه اجازه بدید لینکتون کنم خیلی ممنون میشم
خبرم کنید
پاتینا

سلام

زیبا گفتید

منم با اجازه لینکتون می کنم

اقلـــیما دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:52 ب.ظ

سلام.

خب چی بگم والا...

من خیلی از حرفامو توی دو صفحه‌ی جانبی از وبلاگم زدم. دوست داشتید بخونید. (در بخش پیچیدگی‌های جانبی. دو صفحه هست به نام‌های سلام دوست من و همیشه سلام دوست من)

دعا بفرمایید.

در پناه خدا.

میثم - بچه های آسمان سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:47 ق.ظ http://meysamss2004.persianblog.ir

سلام به پسر نازنین!شایدم بر عکس!
خدمت شما عارضم که اول کامنتها رو خوندم.پیشنهاد آقای جوشقانی بسیار جالب توجه هست.
در مورد این پست هم باید بگم بنظر من پوشش خانم ها و آآقایون بیشتر مساله ی اجتماعیه و از شکل مذهبیش دیگه خارج شده.
چون هر کسی مشخصه که با توجه به دینی که داره تا چه اندازه باید پوشش عمومی داشته باشه.این از حرف دین.
اما لباس پوشیدن و کارای دیگه ی مردم ما متاسفانه یه حالت تقلیدی داره که تو قشر مذهبی هم دیده میشه!!من خیلی دقت کردم.
هر 2 گروه تقلید میکنن و حتی بی دلیل این کارو انجام میدن.
یکم پیوسته ننوشتم وگرنه حرفهای زیادی واسه گفتن داشتم.

سلام گرامی

تقلید ؟؟ شاید اونایی که تیپ فشن می زنن اینطور باشه ولی کسی که چادر سرش می کنه اعتقادش اینه ...

حاج علی سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ب.ظ http://akherat.persianblog.ir

سلام
طاعات و عباداتتون قبول
ژرسیدید چرا خود را ویترین دیگران قرار می دهیم ؟ من برات جواب دارم اما میخوام رک و صریح بگم .
۱- چون بخشی از کمبودهای روحی و روانی خودمونو باهاش جبران میکنیم و از نظر روحی ارضا می شیم !؟!
۲- چون جلب توجه دیگران زمینه ساز ازدواج سریعتر خواهد بود!!!!!
۳- جلب توجه بندگان خدا بر جلب نظر و توجه ذات اقدس احدیت ترجیح می دهیم .
۴- محبوبیت و جذاب بودن را بجای خدا از خلق خدا طلب می کنیم .
۵- چون قبول نداریم که : ؛ مت درون را بنگریم و حال را * نی برون را بنگریم و قال را
بازم بگم؟
بیخیال شو . چون اگر بخوام بنویسم مثنوی هفتاد من خواهد شد که زا حوصله شما نیز بیرون خواهد بود .
موفق و سربلند باشید

سلام حاجی

دلتون بد جوری پر بودا !!!

حسن سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ب.ظ http://seemore.blogfa.com

سلام

ممنون از حضور همیشگی و لطف زیادت .

این موضوع هم گسترده است هم نیاز به ریشه یابی های زیادی داره . برا همین فعلا نظر مختصری که بشه نوشت در موردش ندارم .

تو این شبای عزیز دعا یادت نره ها . ممنون .

سلام

خواهش می کنم ... محتاجیم به دعا

نرگسی چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:39 ب.ظ http://nargesi.blogfa.com

سلام آقا رضا

طاعات و عباداتتون مرضی حق

مطمئنا این افراد اگه می دونستن قدر و منزلتی که حجاب داره ، اندام نمایی و خودنمایی نداره ، شک ندارم که حجاب رو انتخاب می کردن

کاش می دونستن که حتی اگه بی نیت سوء این کار رو انجام بدن ، متاسفانه همین سهل انگاری ها زمینه ی بروز گناه رو مساعد و فراهم می کنه

خیلی از اشتباهات ما ناشی از ناآگاهی ست

...

در این شب های عزیز التماس دعا

سلام گرامی

ممنون از نظر زیباتون

یاس چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:32 ب.ظ http://www.shabnam.blogfa.com/

سلام بزرگوار...
طاعات و عبادت شما قبول حق...
تسلیت عرض می کنم این ایام حزن و اندوه را...
مطالب تون واقعا خواندنی و قابل استفاده است...
من هم از دیدن چنین صحنه هایی اعصابم خرد میشه...
ولی خود دخترها اینو میخوان هیچ توجیهی ندارند...
به این میگن خود باختگی و سطحی نگری و ظاهر بینی...
خود را به نمایش گذاشتن ... دخترهای اینچنین از نگاه های آلوده این مردان هرزه لذت می بند وگرنه خود را اینگونه به حراج نمی گذارند...
یعنی همه زندگی شون رو در همین وضع ظاهر و تیپ می بینند.
گرگ های جامعه هم کم نیستند...
متاسفانه تو این ۴ - ۵ سا اخیر وضع بد جوانان در جامعه خیلی بدتر شده و متاسفانه مسئولان هم انگار بدشون نمیاد از این وضع و حال....
خدا آخر و عاقبت ما رو بخیر کنه....

به نظر من از کمبود مهر و عاطفه و محبت در محفل خانواده است که اینگونه خود را ویترین نگاه دیگران می کنند


...........


کاش در این رمضان لایق دیدار شوم...
سحری با نظر لطف تو بیدار شوم...
برای جا مانده هایی چون من هم دعا کنید...
در پناه حق...

سلام گرامی

لطف دارید نسبت به من ...

یاس چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:35 ب.ظ http://www.shabnam.blogfa.com/

راستی تصویر هم فوق العاده بود....

دست شما درد نکنه

یاس چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:27 ب.ظ http://www.shabnam.blogfa.com/

سلام مجدد...

بله شما از دوستان بزرگوار قدیمی بنده هستید در وبلاگ قدیمی تون هم سخنی از یک دوست مطالب قابل توجه اینچنینی می نوشتید

از لطف و بزرگواری همیشگی شما بی نهایت ممنونم نظرات زیبای شما هم برای من ارزشمند است....

اما فرمودید چرا دیر به دیر خدمت میرسم....

امیدوارم تاخیرهایم رو به حساب بی معرفتی یا خدایی نکرده بی توجهی نگذارید چرا که دوستان برایم بسیار با ارزش هستند
وظیفه است زود به زود برای عرض ادب خدمت دوستان برسم
اما گرفتاری ها و مشغله ها اجازه نمیده بیشتر از اینها در خدمت دوستان عزیزی چون شما باشم ... گاهی وقتها فقط فرصت می کنم نظر ها رو تایید کنم و فرصتی نمیشه به دوستان سر بزنم و پاسخ به محبت دوستان میذارم برای فرصتی مناسب تر....
گاهی وقتها هم حس و حال نظر گذاشتن از آدم گرفته میشه و نمیشه اون چیزی که مد نظر است نوشت... بنده هیچ وقت نمی خواهم مطلبی رو نخوانده نظر بگذارم تو وبلاگ همه دوستان تا مطلب رو نخونم نمی تونم چیزی بنویسم معمولا هم نظرات شخصی ام رو مناسب محتوای مطالب دوستان می نویسم... سعی می کنم نظراتم سرسری نباشه و فقط کامنت پاسخ دادن نباشه نویسنده ای که زحمت میکشه و مطلب می نویشه باید خونده بشه و نظر در خور اون نوشته داد... شما از دوستان قدیمی بنده هستید و مرا میشناسید از نظرات کپی شده بیزارم و دلم می خواهد مطلب رو بخونم و نظر شخصی بدهم گاهی وقتها نوشته برام خیلی جالب باشه تو نظرات کپی می کنم

امیدوارم کوتاهی های ما رو به خوبی خودتون ببخشید...

این شبهای عزیز ما رو از یاد نبرید...

التماس دعا...

سلام

همچنین بنده نبز با شما موافقم ... نظر کپی ممنوع !!!

میثم - بچه های آسمان پنج‌شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:21 ق.ظ http://meysamss2004.persianblog.ir

سلام.
اصلا موافق نیستم با جوابی که زیر کامنتم دادی.
خانواده های خیلی زیادی داریم که حجاب رو هم تقلید میکنن.
مثال میزنم.
مثلا نوع بستن روسری که مجری اون کانال عربیه (دقیق مطمئن نیستم اسم کانالش رو) میبست و خیلی از خانم ها دقیقا همون کارو کردن.
من دقت کردم.
تعدادشون کم نبود.
حالا اصلا نمیگم اونها کار بدی میکردن یا کار خوبی.اما "تقلید" نقش مهمی تو رفتارشون داشت.
راستی مسافرت بودم.شرمنده نشد جواب بدم.باهات تماس میگیرم.این ایام خواب دیگه جاش عوض شده واسم! :))

سلام

والا من که تو فامیل خودمون نگاه می کنم از این خبرا نیست ...

کسانی که تو پوششون تقلید می کنن یه جور کمبود روحی دارن !

ریحانه پنج‌شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:03 ب.ظ http://taranomeeshgh.blogfa.com

سلام.از این عکسها تو دبیرستانهای دخترونه پره.دست برادران نیروی اننتظامی درد نکنه که کلی باعث خندمون شدن.جدا از شوخی خداییش کارشون خدا قوت داره در عین قالب طنزی که داره اما واقعیت رو نشون میده.استادمون حرف قشنگی میزد ایشون میگفتن دختر و پسرایی که اینجور خودشونو در معرض نمایش میزارن تشنه ی محبتن.تشنه ی مورد توجه قرار گرفتنن.من ریشه ی این عطش و تشنگی رو تو خانواده هامون میدونم.دخترا به یه کوه قدرت که بهترین رفیقشونم باشه احتیاج دارن اگه پدرامون هر دو ویژگی رو داشته باشن دخترا دیگه نیازی به نمایش ندارن.پسرامونم به یه سرچشمه ی محبت و درک نیاز دارن اگه مادرامون این ویژگی رو داشته باشن دیگه پسرامونم دنبال ویترین متحرک نمیگردن.به هر حال به نظرم نقش خانواده تو جامعمون کمرنگ داره میشه.دیگه پدرا و مادرامون مثل سابق سعی نمی کنن نقش خودشونو داشته باشن.
تو شبهای قدر همدیگه رو از دعایه عاقبت بخیری از یاد نبریم.

شهرزاد جمعه 12 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:57 ب.ظ http://negargar-eshgh.blogfa.com

این طرزتفکر شما و دوستانتون اصلا درست نیست.من نمی تونم از طرف تمام افراد حرف بزنم و این رو هم نمی خوام.شاید حتی عده ای به همون علت که شما فکر می کنید پوشش غیرمعمولی انتخاب کنند.اما هرزیبایی حتی هر نمایش زیبایی به قصد جلب توجه نیست!! این تفکر نشونه ی عدم شناخت و با عرض معذرت خودخواهی انسان هاست.اینکه هر عملی انجام میشه صرفا برای دیدگان ماست!
دربین پرندگان هم آرایش و پرداختن به بال و پرها بعنوان یک شاخص روحیه و جسم سالم درنظر گرفته میشه.پرندگان عاشق مرتب کردن و زیبا جلوه دادن خودشون هستند و این طبیعتیه که خدا در وجودشون قرار داده و این موضوع با رفتارهای تولید مثلی و جلب جنس مخالف کاملا متفاوته.در خیلی از انسان ها هم همینطوره و میل به زیبایی(که نمودش وابسته به سلیقه و فرهنگ فردی هست) به دست خدا در وجود انسان قرار داده شده.
گذشته از این... مشکلاتی از این دست(اگر مشکل باشند)مثل ظاهر نامناسب به تنهایی و جداگانه به وجود نیومده و درواقع جزئی از مشکلات عظیم و کلی جامعه ست.به هیچ وجه هم به تنهایی و جدا از باقی مشکلات حل نمیشه حتی اگر خواهران و براداران ! نیروی انتظامی خیلی هنر به خرج بدند.

سلام

شرمنده که طرز تفکرم مثل شما ها نیست

ولی ای وای بر کسی که خودشو به خواب بزنه که دیگه نمی شه بیدارش کرد ... همین ...

راستی اینجا وبلاگ یه بچه مسلمونه ... درست اومدید ؟؟؟

امیر حبیبی جمعه 12 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:42 ب.ظ

سلام...پسر داری معروف می شی ....حسابی داری گرد و خاک می کنی ....بچه محلا رو هم که اوردی بپا....
اما خداییش تجربم می گه اغراغ تو پوشش حالا اغراغش چه با ق باشه چه با غ خود کمبود ه که این البته باز جای بحث داره که چرا حالا این کمبودا احساس می شه که برادران زحمت کش نیروی انتظامی تو زحمت بی افتن و زحمت بدن به یه مشت سرباز وظیفه بدبخت تا او نا هم واسه یه چند روز تشویقی خلاقیت از خودشون در وکنن و این پوستر ها رو طراحی کنن و این طوری چرخه امری به معروف شروع کنه به حرکت حالا چه با ق چه غ......

شهرزاد جمعه 12 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:15 ب.ظ

سلام
شماها یعنی کیا؟ ... من ایراد تفکرتون رو گفتم ..طبق معمول به جای فکر کردن سریع مرزبندی شد و خوبها و بدها!
اگرهم کسی خودش رو به خواب زده باشه شمایید که تصور می کنید خورشید هم صرفا برای دل شما طلوع می کنه نه برای هیچ قصد و منظور دیگه ای.این یعنی خود پرستی.
ضمنا اگر تو یه وبلاگ می نویسید باید انتظار خواننده های متفاوت رو داشته باشید.ظاهرا شما وبلاگتون رو با هیئت اشتباه گرفتید!
طرز برخوردتون بیشتر جای شرمندگی داشت.
همین!

سلام

شماها یعنی کسایی که پوشش خودشون رو رعایت نمی کنن !

من به دینم اعتقاد دارم و اون رو بهترین می دونم ... همین !

میثم - بچه های آسمان شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:53 ق.ظ http://meysamss2004.persianblog.ir

عرض سلام.
خدمت شما عارضم که به دلیل اینکه اشتباها بجای ارسال جواب به کامنت شما خصوصی کردن پیام رو انتخاب کردم ، کامنت شما خصوصی شد و حذف نشد و وقتی عمومیش کردم متوجه میشی که تاریخش واسه همون موقع و جواب منم تاریخش رو میبینی!
ضمنا اسنادش هم موجوده!
امشب میخواستم درستش کنم.اما بلاگهای پرشین باز نمیشه برای کسی.از چند تا شهر چک کردم که متاسفانه اینگونه است و این یک توطئه است که صهیونیست ها برای اینکه آزادی بیان رو خدشه دار کنن انجام دادن!
در مورد کامنت بالا هم پیشنهاد میکنم که بذاری همه نظرشون رو بدن...هر چی و هر کی...
خدمت شما عارضم که باهات تماس میگیریم برای اینکه ما رو در سفرت دعا کنی.

سلام میثم جون

چشم ...

ریحانه شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:18 ب.ظ http://taranomeeshgh.blogfa.com

سلام.تفکر دوست وبلاگی خوبم شهرزاد رو خوندم شهرزاد جان به خاطر شغلی که دارم(آبدارچی مدرسه های دخترونه)تا حدودی با موقعیت ها و مسائلی که دخترا دارن روبه رو بودم.ببین من و شما که نمی خوایم خودمونو گول بزنیم بزارین یه چیز رو رک و راست بگم اگه منظور شما از زیبایی و نمو این زیبایی تو خیابونامون اونم به این شکل فجیع خواست خداست و تو فطرت ما انسانها قرار داده شده پس چرا این زیبایی تو خونه ی این افراد وجود نداره شاگردی داشتم که به قدری تو خیابونا خشگل رژه میرفت و راهپیمایی میکرد که همه ی پسرا براش غش و ضعف میکردن اما تو خونشون آدم حالش بهم میخورد بهش نگاه کنه.تو مدرسه بچه ها ازش متنفر بودن.من منکر این دوست داشتن زیبایی نیستم به قول بزرگان خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد اما شما مساله ی مرتب و تمیز گشتن رو با این نوع بی حجابی ای که تو جامعمون رواج پیدا کرده اشتباه گرفتین.ببین شاید برای شما که دخترین سخت نباشه این قیافه های عجیب غریب رو ببینین اما برا یه پسر جوونی که خودشو از هر رابطه ی بیجایی از دخترا دور نگه داشته و یا هر مرد متاهلی که سعی به وفاداری وعمل به ایمانش داره واقعا سخته تو این خیابونا راه بره و هیچ احسااسی هم نداشته باشه.چرا باید من و همسرم تو طول روز جرات نکنیم برا یه پیاده روی ساده بیایم بیرون و شبا که از این شیطونکهایه کوچیک خبری نیست تازه هوس پیاده روی به سرمون بزنه.به احتمال زیاد شما هنوز ازدواج نکردین و نگرانی همسرتون از این که ممکنه به گناه(نمی دونم بهش اعتقاد دارین یا نه)ولغزش بیفته بهتون منتقل نشده وگرنه فکر نکنم همچنین شما هم مایل باشین وضعیت خیابون شهر محل زندگیتون رو اینجور ببینین. شاهد این باشین که این خانمهایه به قول شما زیبایه خدادای به قول ما بدحجاب همکار همسرتون باشن و مطمئنا این معضل رو یه مشکل بزرگ میدونین.فکر میکنم جناب آقای حبیبی هم منظورشون از این پست رسوندن همین پیاام بوده.تا اونجایی که از وبلاگتون فهمیدم شما عاشق زیبایی هستین زیبایی خودش یه نوع کمال.اما من تو قیافه های عجیب غریبی که تو خیابونا میبینم چیزی از رسیدن به کمال نمیبینم شما چطور؟

سلام گرامی

شاید این جواب برای شهرزاد خانم زیباتر باشه ... تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد